یکی از زیباترین سوالاتی که هر انسانی به دنبال جواب آن است می تواند این سوال باشد که، جهنم کجاست؟ و بهترین پاسخی که می توان به آن داد: جهنم جایی است که انسان کنونی را با نسخه ای که می توانست باشد، مقایسه کنند. یکی از بهترین تصمیماتی که میتوانید در زندگی بگیرید، تدوین یک برنامه رشد و توسعه فردی است، که شما را به سمت اهدافتان هدایت کند؛
موفقیت چیزی نیست جز رعایت نظم و انضباطی ساده که بهصورت روزانه تمرین و رعایت میشود. در ادامه 5 هدف ساده برای رشد و توسعه فردی و حرکت بهسوی خوشبختی و موفقیت در زندگی مطرح شده است.
۱. برای رشد کردن، یادگیری و پیشرفت، خود را متعهد بدانیم
فرقی نمیکند که به دنبال ایجاد یک رابطه موفق هستید یا هدفتان مدیریت یک کسب و کار موفق یا یادگیری مهارتی تازه است؛ در هر حال باید برای یادگیری و توسعه علم و دانش خود دیدی باز داشته باشید و به خود اجازۀ پیشرفت بدهید. همانطور که بدن انسان نیاز به رژیم غذایی سالم دارد، مغز هم برای رشد و پیشرفت به رژیم فکری مناسب و سلامت احتیاج دارد.
هر فرد برای رشد، نیازمند ایدهها و اطلاعات ذهنی تازه است و باید مغز خود را با آنها پرورش دهد. برای رسیدن به چنین رشدی، لازم است، حداقل ۱۵ تا ۳۰ دقیقه از روزمان را به یادگیری چیزهایی اختصاص بدهیم که ذهنمان را روشن و به دانشمان اضافه میکند. پس مطالعه کردن فقط با هدف سرگرمی و تفریح درست نیست بلکه باید هدف از آن آگاه شدن و گسترش افقهای دید باشد. برای مطالعه، بهتر است سراغ محتوایی برویم که قابلیت اجرای اهداف و آرزوهایمان را دارند و به آنها مرتبطاند.
انواع مختلفی از محتوای آموزشی در قالب مجله، کتاب، روزنامه، نشریات آنلاین و … وجود دارد. اگر هم اهل یادگیریِ شفاهی باشیم، پادکست و کتابهای صوتی در اختیارمان هستند.
۲. وارد فرایند هدفگذاری شویم
بدون شناخت اهدافمان، امکان کسب موفقیت وجود نخواهد داشت. اگر دید و چشماندازی از موفقیتها برای خود تعریف کنیم، طراحی نقشۀ راه و برنامه ریزی برای رسیدن به نقطۀ دلخواه آسانتر میشود. اگر هدف گذاری و برنامهریزیمان طولانیمدت نیست، ایرادی ندارد. بهتر است اهداف و برنامههایمان را به بازههای زمانی مشخصتر و کوتاهتری تقسیمبندی کنیم. مثلا بازههای دهساله، پنجساله یا یکساله در نظر داشته باشیم. مهم نیست که این بازهها چندساله هستند؛ باید مدتزمانی را انتخاب کنیم که برایمان راحتتر و منطقیتر است.
براساس چشماندازی که برای آیندهمان در نظر میگیریم، باید اهداف بلندمدت و کوتاهمدت داشته باشیم. همچنین، اطمینان داشتن از اینکه اهداف مذکور بامعنا هستند و در جهت بزرگ و وسیع اندیشیدن برایمان الهامبخشاند، بسیار مهم است. این اهداف باید طوری طراحی شده باشند که به ما توان متعهد شدن در خلال تمام موانع و سختیهای راه را بدهند.
۳. راهکارهای واقعبینانه داشته باشیم
برای رسیدن به اهداف خود باید دربارۀ تخصیص منابع در دسترس هم واقعبینانه رفتار کنیم. مثلا لازم است منابعی مانند زمان، پول، تلاش و ارتباطاتمان را بهدرستی مدیریت کنیم. استراتژی و راهکارِ دستیابی به اهداف این است که قبل از شروع راه کاملا بدانیم چه چیزهایی ما را به اهدافمان میرسانند. بعد از اینکه این موارد را شناسایی کردیم، به سراغ طرح برنامههای ذهنی و عملی برویم تا بنا به نیازمندیهایمان برای رسیدن به هدف، برنامهریزی و استراتژیهایی برای اجرای برنامههایمان برای خود تعیین کنیم.
همه ما هدف هاي بزرگ و کوچک زيادي داريم که درجه اهميت شان با يکديگر فرق مي کند. وقتي هدف قطعي مان را انتخاب کرديم، بايد دنبال راهي درست براي رسيدن به آن باشيم و آن چيزي نيست جز «نحوه برنامه ريزي و مديريت براي رسيدن به اهداف.»
داشتن دیدی واقعبینانه دربارۀ ملزوماتِ رسیدن به اهداف، به ما کمک میکند تلاشی متناسب با اهداف و خواستههایمان داشته باشیم. اگر چنین برآوردهایی برای تحقق اهداف خود در نظر نگیریم، متوجه نمیشویم که به چه میزان تلاش و بهرهمندی از منابع نیاز داریم. در نتیجه، شکست خواهیم خورد.
۴. انعطافپذیر و صبور باشیم
درست است که تمرکز بر رشد و توسعه فردی در راه رسیدن به اهداف ضرورت دارد اما باید برای اتفاقات پیشبینینشده هم خود را آماده کنیم. همیشه باید هدف موردنظرمان را در ذهن داشته باشیم اما در مسیر رسیدن به آن، منعطف بودن هم اهمیت دارد. در واقع، راهی که برای رسیدن به اهدافمان در پیشِرو داریم، دقیقا منطبق بر انتظاراتمان نیست. پس لازم است در طی راهی که برای تحقق اهداف میپیماییم، انتظار پیچوخمها و دشواریها را هم داشته باشیم.
انعطافپذیری و کنار گذاشتن سختگیریها کمک میکند از اضطراب، ناامیدی و نگرانیهایی رها شویم که در مواجهه با مشکلات و سختیهای مسیر رسیدن به هدف پیش میآیند. بهترین روشها برای انعطافپذیری و حرکت با موجهای خروشان زندگی، تمرین و یادگیری روشهای تنفس عمیق، تلاش برای زندگی کردن در زمان حال و بهرهمندی از حس طنز و شوخ طبعی است.
۵. به سلامتیمان توجه کنیم و آن را در اولویت قرار دهیم
بدن ابزاری است که برای زندگی کردن در اختیار داریم. پس اگر مدام مریض و ناخوش باشیم، بهسختی میتوانیم از نهایت ظرفیتهایمان بهره ببریم. بسیاری از دردها، بیماریها، اختلالات در خلقوخو و نداشتن انرژی کافی بهخاطر سبک زندگی نادرست به وجود میآید. علم ثابت کرده است که ظرفیتهای ذهنی و احساسی بشر بهشدت با سلامت جسم او ارتباط دارند.
برای رسیدن به موفقیت و هدفمند زیستن، به رعایت اصول نخستِ سلامت جسمی نیاز داریم؛ یعنی باید غذاهای مقوی و مفید مصرف کنیم، خواب کافی داشته باشیم و با رعایت سبک زندگی فعال و سالم، قوی و سرحال بمانیم.